"  مرگ"

روزی

وصدایم را

و زمینم را

"  پيش از اينها..."

يش از اينها فكر مي كردم خدا

                خانه اي دارد كنار ابرها

                    مثل قصر پادشاه قصه ها

                    خشتي از الماس و خشتي از طلا ... ادامه در ادامه مطلب

" تو مهتابي"          " با تشكر از : شيرين گرامي "       " تاريخ ارسال : 3/4/1385 "

تو مهتابي تو بي تابي

    تو روشن تر ز هر آبي

        تو خوبي پرز احساسي

                ولي من خسته و تنها .... ادامه در ادامه ی مطلب!

"خسته‌ام از اين كوير"

خسته‌ام از اين كوير، اين كوير كور و پير
اين هبوط بي‌دليل، اين سقوط ناگزير

آسمان بي‌هدف، بادهاي بي‌طرف
ابرهاي سربه‌راه، بيدهاي سر به زير ... ادامه مطلب

"نامي از هزار نام"

اي شما!

اي تمام عاشقان هر كجا!

از شما سوال مي‌كنم:

نام يك نفر

در شمار نام‌هايتان اضافه مي‌كنيد؟ .... ادامه مطلب

" سكوت خدا"

شاید غزلی بگویم...
شاید غزلی بگویم دراین کوچه های تنگ دنیا
شاید از درددلی بگویم با خدای این دو دنیا
شاید روزگاری من هم سکوت خدا را بشنوم
شاید روزگاری من هم به آن آیین بگروم
شاید امشب شاید امروزو شایدم فردا نمی دانم ......... ادامه مطلب

تنهايي

شبي از پشت يك تنهايي نمناك و باراني تو را با لهجه ي گلهاي نيلوفر صدا كردم

تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم

پس از يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي آبي احساس

تو را از بين گلهايي كه در تنهاييم روئيد با حسرت جدا كردم ...

پشت دریاها

قایق از تور تهی 
و دل از آرزوی مروارید، 
همچنان خواهم راند. 
نه به آبی‌ها دل خواهم بست...

جهت مشاهده ی ادامه ی شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید.

اسم دلم

وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود
باید بگویم اسم دلم، دل نمی‌شود

دیوانه‌ام بخوان که به عقلم نیاورند
دیوانه‌ی تو است که عاقل نمی‌شود ...

جهت مشاهده ی ادامه ی شعر روی ادامه مطلب کلیک کنید...